خودکارانقلابی / حجت صدیق نژاد بیرجندی مسک

خودکارانقلابی / حجت صدیق نژاد بیرجندی مسک
آنها که بیشتر می شناسندم می دانند که "اهل" سیاست نیستم! ولی به آن مبتلا هستم. معتقدم سیاست "اهل" خودش را دارد و ما اهلیت آنرا نداریم. سیاست عین زندگی امروز ماست. با تخیل و انتزاع هم کنار نمی رود... مگر خدایی ما را نجات دهد!

دیدار رهبر انقلاب با طلاب و اساتید حوزه علمیه تهران

ساعت حوالی ۸ صبح بود که به درب ورودی بیت رسیدیم. هر طرف را که نگاه میکردی طلبه ای را می دیدی که یا کارت دعوت در دست، در صف ورود به بیت بود و یا منتظر دوست خود بود تا کارت ورودی اش را بیاورد. کارت دعوت ها به اسم بود و برخی از حوزویان به دلیل همراه نداشتن کارت شناسایی فرصت و توفیق ملاقات را رهبر معظم انقلاب را پیدا نکردند.

وارد حسینیه حضرت امام(ره) که شدیم، در میان جمعیت طلاب چیزی که بیشتر جلب توجه میکرد حضور طلاب جوان و سرزنده بود که بر طراوت و شادابی مراسم افزوده بود.

حسینیه سراسر شوق و احساس بود و این احساس هنگامی که حضرت آقا وارد حسینیه شدند، به اوج خود رسید.

 

آغاز تلاوت قرآن آرامش بخش این شور و احساسات گردید. بعد از قرائت قرآن مجری مراسم پشت تریبون رفت.

مجری مراسم کسی نبود جز حاج علیرضا پناهیان که لپ تاپ کوچک خودش را نیز همراه داشت و بین معرفی سخنرانان مطالب کوتاهی را از روی آن می خواند.

وقت محدود بود و سخنرانان زیاد و همه نگران بودند که وقت سخنرانی آقا کم شود که متاسفانه همین اتفاق افتاد و کلا کمتر از ۴۵ دقیقه وقت برای آقا شد.

سخنران اول آقای رشاد رئیس شورای حوزه‌های علمیه استان تهران بود که گزارشی از عملکرد حوزه های تهران داد و همچنین از مشکلات مختلف طلبه ها از جمله معیشت طلاب و احساس خطر از دانشگاهی شدن حوزه گفت.

از تقاضا برای برگزاری هرساله این جلسه و درخواست جهت برگزاری درس اخلاق برای طلاب و همچنین از وضعیت نابسامان ساختمان های حوزه های علمیه گلایه کرد و گفت اگر مهمانانی از کشورهای دیگر بیایند ما هیچ مکانی جهت اسکان و پذیرایی نداریم.

سخنران بعدی حاج آقای صدیقی امام جمعه موقت تهران بود. وقتی حاج علیرضا پناهیان اسم ایشان را گفت آقا فرمودند: صَدیقی (دوست من) که باخنده حضار روبرو شد.

 

حجت الاسلام والمسلمین صدیقی از لزوم اهتمام حوزه به دروس اخلاق سخن گفت. وی راس زمانی که وقتش تمام شد با گفتن این جمله که بنده ۱۵ نکته آماده کرده بودم ولی رعایت انضباط وقتی لازم است، سخنان خود را به اتمام رساند.

یکی از سخنرانان که نفراول چندین دوره المپیاد حوزه تهران بود سخنرانی قوی و در آخر احساسی انجام داد و سخنان خود را اینگونه ختم کرد: خواهشا حرف از رفتن نزنید آقا/ جان همه وجودمان فدای تار مویتان

 

یکی از نکات جالب مراسم سخنرانی یکی از طلاب پایه ۳ حوزه بود که کاملا به زبان عربی سخنرانی کرد و در بین سخنرانی خود با زبان عربی یک سوال از رهبر انقلاب در مورد فقه حکومتی و جواهری پرسید که ایشان در خلال سخنرانی خود جواب سوال این طلبه را دادند.

وسط جلسه طلبه ای از بین جمعیت بلند شد و خطاب به حضرت آقا گفت می خواهم دو دقیقه حرف بزنم و آقا با خنده گفتند اگه دو دقیقه است اشکالی ندارد. این طلبه درد و دل خیلی از طلبه ها را گفت. گفت ما اینجا داریم حرفای شما را به خودتان برمی گردانیم. بعد از بیست سال درس خواندن نمی دانیم می خواهیم به چه درد مملکت و انقلاب بخوریم.

بعد از سخنرانی های مختلف که از اساتید زن حوزه هم در بین آنها بودند بالاخره نوبت به سخنران آخر رسید و آن نفر خود مجری یعنی حاج علیرضا پناهیان بود که گفت به علت کمبود وقت از سخنرانیم صرف نظر می کنم و خلاصه حرفم مربوط به ضرورت بحث تبلیغ است.

آقا سخنانشان را بعد از بسم الله الرحمن الرحیم این گونه آغاز کردند: خیلی خوشحالم از این جلسه.

حضرت آقا ادامه دادند: بیشتر میخواستم استمزاج بکنم و به دست بیارم ذهنیت طلاب را، حرف های خوبی زده شد. بعضی از درخواست ها و کارها رو این حقیر هم نمیتواند علاج کند، نه می توانم وارد بشوم نه کار من این است. این کار خود مسئولین حوزه است.

در جای دیگر گفتند: فراگیری زبان عربی به یک معنا لازم است ولی یادگرفتن زبان عربی نمی تواند طلبه را بی نیاز از مغنی وسیوطی کند. این نکته را بدانید که صرف و نحو خواندن برای این در حوزه تدریس می شود که نکات استنباطی را از آیات و روایات کشف کند / شاید شخصی که عربی میتواند صحبت کند ولی نمی تواند نکات آیات و روایات را کشف کند.

حرف های تحول که گفته شد مال پنجاه سال قبل است. مال الان نیست. آن موقع ما اعتراض میکردیم به اساتیدمان که درس خارج میرفتیم  که چرامثلا به جای بحث صلاة مثلا بحث تجارت مطرح نمی شود و آن موقع غفلت داشتیم که این ها فقط یاد دادن شیوه استنباط است حالا میخواهد بحث صلاة باشد یا بحث تجارت.

آقا کنایه ای هم به گلایه آقای رشاد زدند و گفتند: شوخیش این است که ببرید این ها (مهمانان) را به جاهای مخروبه وساده ای که این بزرگواران از آنجا امده و تحول ایجاد کردند مثل حضرت امام،

حالا بریم یک جایی رو بسازیم و هزینه درست کنیم که جا برای مهمانان نداریم. این جزء اولویت محسوب نمی شود.ما در معیشت طلاب ماندیم.

آقا ضمن تایید حرف آن طلبه ای که از میان جمعیت بلند شده بود گفتند: این دوستمون گفت بالاخره چی مثلا بعد از بیست سال درس خواندن؟ درسته  این جزء معضلات ماست .

آقا از نقش روحانیت در مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت گفتند و نقص آن را عدم استمرار حضور روحانیت در آن بیان کردند.

همیچنین از لزوم اگاهی بخشی مردم در دین و سیاست و کمک کردن به آنها در عرصه های مختلف اجتماعی سخن گفتند.

آقا گفتند که به علت کمبود وقت نتوانستند همه حرف های خود را بیان کنند. با اینکه چندین بار طلبه ها درخواست کردند بعد از نماز هم جلسه ادامه پیدا کردند آقا نپذیرفتند و به شوخی گفتند بعد از نماز وقت ناهاره، بعد از ناهار هم وقت چرت عصرانه است که باعث خنده حضار شد. موقع اتمام سخنرانی آقا که همزمان با اذان ظهر بود یکی از طلبه ها که سن زیادی هم داشت از بین جمعیت بلند شد و گفت آقا جان ان شاء الله خدا عمر شما را طولانی کنه که بلایی که سر مشروطیت آمد بر سر این انقلاب نیاید که آقا فرمودند: نگران نباشید چنین چیزی اتفاق نمی افتد. نگران نباشید.

موقع اذان شد و همه نماز ظهر و عصر را به امامت رهبر انقلاب اقامه کردند و بعد از نماز طلاب ناهار مهمان اقا بودند و اقا ناهار خود را در بین طلاب میل کردند.

موقع رفتن اقا از سر سفره شد. طلبه ها با این شعار آقا را بدرقه کردند: علمدار ولایت حوزویان فدایت.

حجت احسان بخش/خبرگزاری رسا

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی